اپیزود یازدهم رادیو خیابان: برابری در حرکت ( بخش دوم)
در اپیزود قبلی به بحث پویامندی و تحرکپذیری در ارتباط با جنسیت در فضاهای عمومی پرداختیم. از این گفتیم که چهطور به شکلها و دلیلهای گوناگون زنان و اقلیتهای جنسی و جنسیتی در فرهنگها و جوامع مختلف از حرکت آسان و امن در فضاهای عمومی برخوردار نیستند. و از تجربه آزار خیابانی گفتیم و از کارزارهایی که برای مقابله با اون شکل گرفتهن. در ادامه این بحث در این اپیزود یک گفتگوی مفصل داریم. با ندا، که با موتوربه دور ایران سفر میکنه همراه میشیم و بعدُ طبق روال رادیو خیابان، خوانندهای هم همراه ماست که در ایران فعالیت میکنه: در این اپیزود با مینا دریس، خواننده عرب ایرانی و آواز جادوییش آشنا میشیم.
رانندگی زنان؛ تهدیدی برای مردان؟
چالشهای امروزی بر سر راه رانندگی زنان

در سال ۲۰۱۵، یعنی حدود ۷ سال پیش، رهبران یک فرقه یهودی در شمال لندن اعلام کردند که دانشآموزانی که مادرانشان برای رساندن آنها به مدرسه رانندگی کنند، به خانه برگردانده میشوند. آنها گفتند زنانی که در این محل رانندگی میکنند، رفتاری خلاف عفت و عرف پذیرفته در این فرقه دارند. وزیر زنان و برابری بریتانیا به سرعت این ممنوعیت را غیرقابل قبول دانست، و در عمل این ممنوعیت نه اجرایی شد و نه صورت قانونی به خودش نگرفت، اما آنچه بسیاری رو بهتزده کرد، این بود که تفکری که زنان را از راندن خودرو منع میکنه، حتی در خیابانهای لندن هم، گرچه پنهان، ولی حضور داره. اون زمان عربستان تنها کشوری بود که رسما زنان را از رانندگی منع میکرد. قانونی که در سال ۲۰۱۸ برداشته شد تا برای رانندگی زنان در هیچ جای جهان منع قانونی باقی نماند.. در زمان تغییر این قانون اما خیلیها به این اشاره کردن که کنشگران و فعالان حقوق زنانی که برای این موضوع سالها جنگیده بودند، در زندان به سر میبردند.. تا پیش از آن رهبران مذهبی مسلمان در عربستان، انواع دلیلهای عجیب و غریب را در توجیه ممنوعیت رانندگی زنان میآوردند، از جمله اینکه رانندگی به تخمدان زنان آسیب میزند!
پیوند زدن رانندگی به مردانگی البته چیز عجیب و غریبی نیست. گمان نمیکنم از بین همه شنوندگان این پادکست، کسی باشد که تحقیر و تمسخر رانندگی زنان را ندیده باشد. تجربهای که احتمالا همه ما داریم، صحنهای که رانندهی زنی وسط ترافیک یا پشت چراغ قرمز گیر افتاده، رانندگان و مسافران اطراف او را به خاطر زن بودنش سرزنش میکنند که مثلا «زن را چه به رانندگی» و «کی به تو گواهینامه داده؟»، و بسیار جملههای دیگری که سر و گوش ما از آنها پر است. خیلیها وقتی میبینن راننده زنه، تلاش میکنند ازش سبقت بگیرند یا با پیچیدن جلویش یا بوق زدن برایش مزاحمت ایجاد کنند و مضطربش کنند. و وقتی زنی سبقت بگیرد گاهی عصبانی میشوند. ادعای اغلب این مردان یک چیز است: که حقیقتی ثابت شده است که زنان رانندگی بدتری هستند. اما تحقیرها و تمسخرها ریشه در جایی دیگر دارد: تسلط بر فضا. مردان به طور تاریخی و سنتی عرصه شهری را فضای خودشان میدانند و به این شیوه میخواهند به دیگران یادآور شوند که در واقع دارند در فضای آنها جایی اشغال میکنند و در عرصهای که تن و حضور اونها رو هنجار میدونه، به نوعی مداخله میکنن.
رانندگی زن ≠ رانندگی مرد
چرا تحقیر و تمسخر رانندگی زنان همچنان رایج است؟

پیوند زدن رانندگی به مردانگی البته چیز عجیب و غریبی نیست. گمان نمیکنم از بین همه شنوندگان این پادکست، کسی باشد که تحقیر و تمسخر رانندگی زنان را ندیده باشد... تجربهای که احتمالا همه ما داریم، صحنهای که رانندهی زنی وسط ترافیک یا پشت چراغ قرمز گیر افتاده، رانندگان و مسافران اطراف او را به خاطر زن بودنش سرزنش میکنند که مثلا «زن را چه به رانندگی» و «کی به تو گواهینامه داده؟»، و بسیار جملههای دیگری که سر و گوش ما از آنها پر است. خیلیها وقتی میبینن راننده زنه، تلاش میکنند ازش سبقت بگیرند یا با پیچیدن جلویش یا بوق زدن برایش مزاحمت ایجاد کنند و مضطربش کنند. و وقتی زنی سبقت بگیرد گاهی عصبانی میشوند. ادعای اغلب این مردان یک چیز است: که حقیقتی ثابت شده است که زنان رانندگی بدتری هستند. اما تحقیرها و تمسخرها ریشه در جایی دیگر دارد: تسلط بر فضا. مردان به طور تاریخی و سنتی عرصه شهری را فضای خودشان میدانند و به این شیوه میخواهند به دیگران یادآور شوند که در واقع دارند در فضای آنها جایی اشغال میکنند و در عرصهای که تن و حضور اونها رو هنجار میدونه، به نوعی مداخله میکنن.
«پشت موتور نشستن ایرادی ندارد، اما موتور نرانید!»
سرگذشت چهار دهه پرفراز و نشیب موتورسواری زنان در ایران

اما در گوشه و کنار جهان همچنان هستند فرقهها و ایدئولوژیهایی افراطی، که از نشستن زنان بر پشت فرمان ماشین یا راندن موتور سیکلت هراس دارند. ریشه این ترس را بسیاری از پژوهشگران در استقلال تحرک زنان و ترک عرصه خانگی میدانند. مردسالاری که به طور سنتی زنان را به محیط خانه و کارهای خانگی پیوند میزند، به ناگهان در برابر پدیدههایی قرار میگیرد که بر سرعت و آسودگی حرکت آنها در فضاهای عمومی میافزاید و به آنها امکانات بیشتری برای بازپسگیری فضاهای عمومی میدهد. زمان هم که خود یک عامل بازدارنده در برابر حضور فراگیر زنان در عرصههای شهری بود، در برابر امنیتی نسبی که خودرو شخصی، و وسایل حملونقل عمومی نظارتشده فراهم میکند، رنگ میبازد. تسخیر حریم خصوصی خودرو از طریق کنترل بدن در این فضا، یا اهمیت ندادن به امنیت زنان در فضاهای وسایل حملونقل عمومی، خود میتواند نشانهای از مقاومت در برابر افزایش پویامندی زنان باشد. و در نگاهی تقاطعی، آنها که در شهرهای خودرو-محوری مثل تهران، به امکانات و امتیازهایی مثل ماشین شخصی دسترسی ندارند، مورد ستم مضاعف قرار میگیرند.
برای زنان استفاده از خودرو، موتور و وسایل حملونقل عمومی بدون شک رهاییبخش و توانمند کننده بوده و بر سرعت حضور آنها در عرصههای شهری افزوده و آن را آسانتر کرده.. شاید زنان پیشگامی که در این مسیر حرکت کردند شیفتهی همین وجه آن شدند.. از جمله آنها فخرالدوله دختر مظفرالدین شاه قاجار، و کارآفرینی است که به روایتی نخستین موسسه تاکسیرانی را در تهران به راه انداخت.
راندن موتور برای زنها در ایران به یک گره کور تبدیل شده. از طرفی هیچ جایی در قانون این کار به صراحت ممنوع نشده، و از سوی دیگه در عمل به زنان گواهینامه رانندگی داده نمیشه و تا جای ممکن جلوی موتور روندن اونها گرفته میشه. کل قوانین مربوط به رانندههای موتور سیکلت در ماده ۲۰ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی خلاصه میشه که در سال ۱۳۷۵ تصویب شده. این قانون یک تبصره داره که دستاویز ممنوعیت موتوسواری زنان شده:
صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای مردان برعهده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است.
مسئولان جمهوری اسلامی میگن اگر قرار بود زنان هم گواهینامه رانندگی موتورسیکلت بگیرن، واژه مردان در این تبصره تاکید نمیشد.
اما اغلب وکلای دادگستری تفسیرشان از قانون موجود این است که ممنوعیتی برای صدور گواهینامه زنان وجود ندارد و فقط مرجع صادرکننده آن نامعلوم است.
زنان بسیاری برای گرفتن گواهینامه جنگیدن، اما به نظر میاد اغلب در نهایت به این نتیجه رسیدن که فارغ از پیگیری این بنبست قانونی، کار خودشون رو بکنن.